از صدای سکوت دلم خسته ام
درد شدید در سر میشود و باز کردن قرآن ، شیطان را تجزیه می کند و خواندن قرآن ، به حالت غش فرو میرود.. و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود ..و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید دوباره به این پیام را به دیگران ارسال کنید ، شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منحرف کند <** یه دانشمند یک آزمایش جالب انجام داد... اون یه آکواریوم شیشه ای ساخت و اونو با یه دیوار شیشه ای دو قسمت کرد. تو یه قسمت یه ماهی بزرگتر انداخت و در قسمت دیگه یه ماهی کوچیکتر که غذای مورد علاقه ی ماهی بزرگه بود . ماهی کوچیکه تنها غذای ماهی بزرگه بود و دانشمند به اون غذای دیگه ای نمی داد... او برای خوردن ماهی کوچیکه بارها و بارها به طرفش حمله می کرد، اما هر بار به یه دیوار نامرئی می خورد. همون دیوار شیشه ای که اونو از غذای مورد علاقش جدا می کرد. بالا خره بعد از مدتی از حمله به ماهی کوچیک منصرف شد. اون باور کرده بود که رفتن به اون طرف آکواریوم و خوردن ماهی کوچیکه کار غیر ممکنیه. دانشمند شیشه ی وسط رو برداشت و راه ماهی بزرگه رو باز کرد، اما ماهی بزرگه هرگز به سمت ماهی کوچیکه حمله نکرد. اون هرگز قدم به سمت دیگر آکواریوم نگذاشت. می دونین چرا؟ اون دیوار شیشه ای دیگه وجود نداشت، اما ماهی بزرگه تو ذهنش یه دیوار شیشه ای ساخته بود. یه دیوار که شکستنش از شکستن هر دیوار واقعی سخت تر بود اون دیوار باور خودش بود. باورش به محدودیت ما هم اگه خوب تو اعتقادات خودمون جستجو کنیم، کلی دیوار شیشه ای پیدا می کنیم که نتیجه ی مشاهدات و تجربیاتمونه و خیلی هاشون هم اون بیرون نیستن و فقط تو ذهن خود ما وجود دارند هر فردی خود را ارزیابی می کند و این برآورد مشخص خواهد ساخت که او چه خواهد شد. شما نمی توانید بیش از آن چیزی بشوید که باور دارید هستید، اما بیش از آنچه باور دارید می توانید انجام دهید نورمن وینست پیل <** شادیهای شما همان غمهای شماست که نقابش را برداشته اند . و چاهی که خنده هایتان از آن می جوشد همان است که از اشکهایتان پر شده است. " «جبران خلیل جبران هرگز زانو نخواهم زد حتی اگر سقف آسمان کوتاهتر از قامتم شود. کورش کبیر کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ ، فیلسوف است. غم به هر جا که رود سر زده آید به دلم. چه کنم خانه من بر سر راه افتادست تقدیم به آنکه دوریش غمم ، خانه اش قلبم و فراموشی اش مرگم است بر دوش دلم بار غمت سنگین است دور از تو همیشه قلب من غمگین است آن شب که دلت شکست یادت باشد تاوان شکستن دل من این است وفای اشک را نازم که در شبهای "تنهایی" ، گشاید بغض هایی را که پنهان در گلو دارم من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران ، تو به اندازه "تنهایی" من شاد بمان آنگاه که "تنهایی" تو را می آزارد ، به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده ! اگه بی هوا کسی وارد زندگیت شدبدون کار خدا بوده ! اگه بی محابا دلها از دستها بهم گره خورد بدون کار خدا بوده ! اگه گریه هات تو خنده غفلت دیگران شنیده نشد تا خرد نشی بدون تنها محرمت خدا بوده ! حالا هم اگه دلت شکسته و بغض "تنهایی" خفه ات کرده شک نکن تنها مرحمت خداست که از سر تواضع یه بهونه واسه نوازشت گیر آورده دوستی اتفاق است ، جدایی رسم طبیعت ، طبیعت زیباست ، نه به زیبایی حقیقت ، حقیقت تلخ است ، نه به تلخی جدایی ، جدایی سخت است نه به تلخی "تنهایی" کسی که راست و دروغ برای او یکی است متملق و چاپلوس است. کسی که پول می گیرد تا دروغ بگوید دلال است. کسی که دروغ می گوید تا پول بگیرد گداست. کسی که پول می گیرد تا راست و دروغ را تشخیص دهد قاضی است. کسی که پول می گیرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد وکیل است. کسی که جز راست چیزی نمی گوید بچه است. کسی که به خودش هم دروغ می گوید متکبر و خود پسند است. کسی که دروغ خودش را باور می کند ابله است. کسی که سخنان دروغش شیرین است شاعر است. کسی که علی رغم میل باطنی خود دروغ می گوید زن و شوهر است. کسی که اصلا دروغ نمی گوید مرده است. کسی که دروغ می گوید و قسم هم می خورد بازاری است. کسی که دروغ می گوید و خودش هم نمی فهمد پر حرف است. کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می پندارند سیاستمدار است همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند همانها که برای همه لبخند دارند همان ها که همیشه هستند برای همه هستند آدم های ساده را باید مثل یک تابلو نقاشی تماشا کرد عمرشان کوتاه است بس که هر کس از راه میرسد یا ازشان سوء استفاده میکند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان میدهد آدم های ساده را دوست دارم بوی ناب "آدم" میدهند. نیاباران زمین جای قشنگی نیست ،من از جنس زمینم خوب میدانم که اینجاجمعه بازارى ، ودیدم عشق را دربسته های زرد و کوچک نسیه میدادند، دراینجا قدرنشناسندمردم، شعر حافظ رابه فال کولیان اندازه میگیرند، زمان سرداست وبى احساس، چرابیهوده میایى،! نیا باران زمین جای قشنگی نیست من و تو برای رسیدن به هم هیچ چیزی کم نداریم به غیر از یک معجزه ! صدای پای تو که می روی و صدای پای مرگ که می آید ... دیگر چیزی را نمی شنوم ! وقتی کسی را دوست دارید ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود . وقتی کسی را دوست دارید ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید . وقتی کسی را دوست دارید ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید . وقتی کسی را دوست دارید ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید . وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است . وقتی کسی را دوست دارید ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیا ست . وقتی کسی را دوست دارید ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است . وقتی کسی را دوست دارید ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید . وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید . وقتی کسی را دوست دارید ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید . وقتی کسی را دوست دارید ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید . وقتی کسی را دوست دارید ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید . وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید . وقتی کسی را دوست دارید ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید . وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد . وقتی کسی را دوست دارید ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید . وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند . وقتی کسی را دوست دارید ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد . وقتی کسی را دوست دارید ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید . وقتی کسی را دوست دارید ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید . وقتی کسی را دوست دارید ، واژه تنهایی برایتان بی معناست . وقتی کسی را دوست دارید ، آرزوهایتان آرزوهای اوست . وقتی کسی را دوست دارید ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید . به راستی دوست داشتن چه زیباست ،این طور نیست ؟
انسان را به عقلش نه به ثروتش
همسر را به وفایش نه به جمالش
دوست را به محبتش نه به کلامش
عاشق را به صبرش نه به ادعایش
مال را به برکتش نه به مقدارش
خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
اتومبیل را به کارائیش نه به مدلش
غذا را به کیفیتش نه به کمیتش
درس را به استادش نه به سختیش
دانشمند را به علمش نه به مدرکش
مدیر را به عملکردش نه به جایگاهش
نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش
دل را به پاکیش نه به صاحبش
جسم را به سلامتش نه به لاغریش
سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش
نمیدونم اون روز تو وجودم چی شد
نمیدونم چی شد که وجودم لرزید
دل من این حسو از تو زودتر فهمید
تو که باشی پیشم دیگه چی کم دارم
چه دلیلی داره از تو دست بردارم
بین ما کی بیشتر عاشقه، من یا تو
هرچی شد از حالا همه چیزش با تو
دیگه دست من نیست، بستگی داره به تو
بستگی داره که تو تا کجا دوسم داری
بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی
عاشق من بمونی، منو تنها نذاری
دست من نبود اگه اینجوری پیش اومد
میدونستم خوبی ولی نه تا این حد
انگاری صد ساله که تو رو میشناسم
واسه اینه اینقدر روی تو حساسم
منِ احساساتی به تو عادت کردم
هرجا باشم ناکار به تو برمیگردم
دیگه دست من نیست، بستگی داره به تو
بستگی داره که تو تا کجا دوسم داری
بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی
عاشق من بمونی، منو تنها نذاری
دیگه دست من نیست، بستگی داره به تو
بستگی داره که تو تا کجا دوسم داری
بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی
عاشق من بمونی، منو تنها نذاری
دیگه دست من نیست، بستگی داره به تو
بستگی داره که تو تا کجا دوسم داری
بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی
عاشق من بمونی، منو تنها نذاری
Design By : ParsSkin.Com |