از صدای سکوت دلم خسته ام
گاهی دلم می گیرد از آدم هایی که در پس نگاه سردشان با لبخندی گرم فریبت می دهند دلم میگیرد از خورشیدی که گرم نمی کند ......و نوری که تاریکی می دهد ازکلماتی که چون شیرینی افسانه ها فریبت می دهند دلم می گیرد از سردی چندش آور دستی که دستت را می فشارد و نگاهی که به توست و هیچ وقت تو را نمی بیند از دوستی که برایت هدیه دوبال برای پریدن می آورد و بعد پرواز را با منفورترین کلمات دنیا معنی می کند دلم می گیرد از چشم امید داشتنم به این همه هیچ گاهی حتی از خودم هم دلم میگیرد دکتر علی شریعتی
نوشته شده در چهارشنبه 90/5/26ساعت
12:37 عصر توسط آیسانقطره های باران طلایی ( ) |
Design By : ParsSkin.Com |