از صدای سکوت دلم خسته ام
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذز فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد. اما بر آشیانه ی بلند دوست داشتن ،روزگار را دستی نیست. عشق، در هر رنگی و سطحی ،با زیبایی محسوس ،در نهان یا در آشکار رابطه دارد، اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و جذب، زیبایی های محسوس را به گونه ای دیگر می بیند. عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است . اگر دوری به طول انجامد ضعیف می شود، اگر تماس دوام یابد به ابتذال می کشد. دوست داشتن در روشنایی ریشه می بندد و در زیر نور سبز می شود و رشد می کند و از این روست که همواره پس از آشنایی پدید می آید، و در حقیقت در آغاز دو روح، خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یکدیگر می خوانند و پس از آشنا شدن است که خودمانی می شوند . دو روح نه دو نفر ممکن است دو نفر باهم در عین رودربایستی ها احساس خودمانی بودن کنند و سپس طعم خویشاوندی و بوی و گرمای خویشاوندی از سخن و رفتار و آهنگ کلام یکدیگر احساس می شود و از این منزل است ناگهان ، خود به خود دو همسفر به چشم میبینند که به پهنه ی دشت بی کرانه ی مهربانی رسیده اند و آسمان صاف و بی لک دوست داشتن بر بالای سزشان خیمه گسترده است.
Design By : ParsSkin.Com |