سفارش تبلیغ
صبا ویژن








از صدای سکوت دلم خسته ام

من نه عاشق بودم
ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم بودم و یک حس غریب
که به صد عشق و هوس می ارزید
من خودم بودم و دستی که
صداقت می کاشت
گرچه در حسرت گندم پوسید
من خودم بودم و هر پنجره ای
که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود
و خدا می داند
بی کسی از ته وابستگی ام پیدا بود...


نوشته شده در دوشنبه 89/12/23ساعت 6:54 عصر توسط آیسانقطره های باران طلایی ( ) |





Design By : ParsSkin.Com


کد ماوس